پاسخ: در اينکه آن حضرت را با کنيه يا يکى از القاب شريفش مانند: حجت، قائم، مهدى، صاحب الزمان وغيره، ياد کنيم، شک وترديدى در جواز آن نيست. ليکن در اينکه آيا مى توان به نام اصلى حضرت، يعنى (م.ح.م.د) تصريح کرد يا نه، در بين علماى شيعه اختلاف نظر است.آيا در زمان غيبت ذکر نام اصلى حضرت جايز است؟
واما تحقيق سخن در اين باره اين است که ياد نمودن نام شريف معهود آن حضرت بر چند گونه متصور مى شود:
1- ياد کردن آن در کتابها، که در جايز بودنش ترديد نيست، زيرا دلايل منع شامل آن نمى شود، ونيز شيوه علماى صالح وعامل از زمان کلينى تا کنون بر اين بوده که نام آن حضرت را در کتابهاى خود ذکر کرده اند، بدون اينکه کسى بر آنان اعتراض نمايد.
2- ياد کردن نام آن حضرت با اشاره وکنايه، مانند اينکه گفته شود: اسم او، اسم رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) است، وکنيه اش، کنيه آن حضرت مى باشد. واين نيز جايز است، به همان دلايلى که در گونه اول گذشت. به اضافه روايات متعددى از طرق شيعه وسنى از پيغمبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) که در آنها تصريح فرموده است: (مهدى از فرزندان من است. نام او نام من وکنيه اش کنيه من مى باشد).(2)
لازم به ذکر است که جايز بودن در اين دو مورد مذکور به غير حال ترس اختصاص دارد، زيرا ترس، از جمله عناوين عارضى است که مايه حرام شدن هر جايزى مى گردد.
3- ياد کردن آن حضرت در دعا ومناجات که ظاهرا در اين مورد نيز جايز است.
4- ياد کردن آن حضرت در مجامع وغيره به طور سرى وبه عنوان درد دل، که در اين صورت نيز جايز است، زيرا دلايل منع از اين قسم منصرف است، پس اصل جواز ودلايل جواز بدون معارض باقى مى مانند. ضمن اينکه در روايت نبوى آمده: (اوست کسى که نامش به طور آشکارا پيش از قيامش نبرد مگر کافر به او).(3)
5- ياد کردن اين اسم شريف در مواقع ترس، مانند: محافل ومجالس دشمنان دين که تقيه با آنان واجب است، ودر حرمت اين نوع هيچ اختلافى وجود ندارد چنانکه در روايات متعددى بر اين حرمت تصريح شده است.
6- ياد کردن نام آن حضرت در مجالس ومجامعى که ترس وتقيه اى در آنها نباشد. اين مورد است که معرکه آرا وجاى بحث وگفتگو است. بعضى گويند: اخبار گوناگونى در دست است که دلالت بر حرمت اين نوع دارد.
از جمله روايات، اين است که امام هادى (عليه السلام) فرمود: (جانشين بعد از من پسرم حسن است، پس چگونه خواهيد بود در جانشين پس از جانشين؟
راوى مى گويد: عرض کردم: خداوند مرا فداى شما گرداند، چرا؟ فرمود: زيرا که شما شخص او را نمى بينيد وبردن نامش براى شما روا نيست. گفتم: پس چگونه او را ياد کنيم؟ فرمود: بگوييد حجت آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم)).(4)
ونيز در توقيع شريف آن حضرت است که: (ملعون است ملعون است کسى که در محفلى از مردم اسم مرا ببرد..).(5)
وعده اى گويند: منظور از حرمت نام بردن اسم صريح امام، در مورد تقيه است. زيرا رواياتى داريم که به جهت جايز دانستن ذکر نام آن امام، در مقابل روايات حرمت قرار دارند، وتنها راه جمع بين روايات حرمت وجواز همين است. ودلايل ديگرى هم مى آورند که منطقى مى نمايد.
در اين رابطه عالم بزرگ تشيع، على بن عيسى اربلى گويد: فتواى من اين است که منع تلفظ به نام مهدى (عجل الله فرجه) از روى تقيه بوده است، ولى اکنون اشکال ندارد.(6) همان گونه که محدث کبير شيخ حر عاملى در وسايل الشيعه اختيار کرده است.
پس با آنچه گذشت مى توان گفت: ذکر نام شريف حضرت مهدى (عليه السلام) که عبارت از امام محمد فرزند امام حسن عسکرى عليهما السلام مى باشد، در امثال زمان ما که تقيه لازم نيست، جايز است.(7)
- پاورقي -
(2) کمال الدين وتمام النعمه، صدوق، ص 286.
(3) مستدرک الوسائل، ميرزا حسين نورى، ج 2، ص 380.
(4) اصول کافى، کلينى، ج 1، ص 328.
(5) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 53، ص 184.
(6) کشف الغمه، علامه اربلى، ج 2، ص 520.
(7) براى آگاهى بيشتر رجوع شود به کتاب (القواعد الفقهيه) ج 3، ص 124. تأليف آيت الله مکارم شيرازى.
نظرات شما عزیزان: